مجموعه عکس روزبه ملکی با عنوان «پنجرههای کور: آقای سوث واقعا چهکار میکند؟» دوم تیرماه ۱۴۰۲ در گالری راه ابریشم به نمایش در میآید. همچنین، در این نمایش از کتاب عکس این مجموعه که توسط نشر توالی منتشر شدهاست، رونمایی میشود.
در بیانیهی این مجموعه آمده است:
«مجموعۀ پیش رو، با ثبت عکسهایی در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ آغاز شد؛ اما، از تصاویر آن سالها تنها یک عکس به این مجموعه راه یافته است. در ابتدا، سعی داشتم به واسطۀ ثبت این تصاویر، حاشیۀ شهرهای شمالی کشور و مناسبات حاکم میان افراد و این نواحی را مطالعه کنم. از این رو، همانند دیگر رویکردهای مکاننگارانه، امکان بررسی و مطالعه به واسطۀ تصویر فوتوگرافیک را بدیهی در نظر گرفتم. به بیان دیگر، در ابتدا نهتنها تصاویر را بدیلی مستند برای واقعیت بیرونی به حساب میآوردم، بلکه اغلب آن را سرراست و شفاف میپنداشتم. اما، اکنون میدانم که این وثوق بیش از آنکه از ماهیت عکاسی برآید، مدیون عدم وجود بدیلی مناسبتر است. به عبارت دیگر، میدانم که بازنمایی سرراست تصویر فوتوگرافیک، مانند هر مفهوم دیگری، برساخته از برابر دانستن چیزهای نابرابر است. همچنین، میدانم که میان دو حوزۀ واقعیت بیرونی و تصویر فوتوگرافیک، در بهترین حالت تنها نسبتی زیباییشناختی و نمادین برقرار است.
در چنین وضعیتی، برای ادامۀ مجموعه باید میپذیرفتم که عکس تنها استعارهای از واقعیت است. اما، این استعاره برای من آنگونه که جان سارکوفسکی میگوید پنجره یا آینه نیست. حتی این استعاره آنگونه که الک سوث میگوید، پنجرهای شیشهدار یا پنجرهای آینهوار هم نیست. چرا که، سازوکار تصویر فوتوگرافیک پیچیدهتر از آن است که به چنین استعارههای سادهای تن دهد. در عوض، پیچیدگی رمزگانهای عکس تا آنجا پیش میرود که وسوسه میشوم آن را پنجرهای کور در نظر آورم؛ پنجرهای که مانند متن نوشتاری و گفتاری (یا هر متن مبتنی بر کلمه) تنها میتوان بر سطح آن متمرکز شد. گویی در مواجهه با تصویر مشغول خواندن متنی دربارۀ حاشیۀ شهرهای شمالی هستم. بدیهی است، در مواجهه با این متن میتوان علاوه بر نسبت متن و موضوع، به ارتباط بخشهای مختلف متن و ارتباطهای بینامتنی هم توجه داشت.
پشتسر گذاشتن دغدغۀ مطالعه به واسطۀ تصویر فوتوگرافیک، در کنار توجه به ارتباطات متنی و بینامتنی، سبب شد تا علاوه بر گستردگی موضوعات عکاسی، بستری برای ورود متنی مرجع به عنوان سرمشق به وجود آید. از این رو، تصاویر حاضر که به پروژۀ بزرگتری با نام مشق تعلق دارد، برای مطالعۀ دقیقتر ارتباطهای بینامتنی، عکسهای الک سوث را به عنوان سرمشق برای خود برگزیده است. به این ترتیب، مشقِ پیش رو سعی دارد تا بهجای بازنمایی و مطالعۀ جهان بیرون، مطالعهای دربارۀ عکاسی و بخشی از روابط بینامتنی درون آن باشد.»